الکافی، ۵/ ۵۵/ ۱/ ۲ العدة عن التهذیب، ۶/ ۱۸۰/ ۲۱/ ۱ البرقی عن بعض أصحابنا عن بشر [بشیر] بن عبد اللّٰه عن أبی عصمة قاضی مرو عن جابر عن أبی جعفر ع قال یکون فی آخر الزمان قوم یتبع فیهم قوم مراءون یتقرءون و یتنسکون حدثاء سفهاء لا یوجبون أمرا بمعروف و لا نهیا عن منکر إلا إذا أمنوا الضرر یطلبون لأنفسهم الرخص و المعاذیر یتبعون زلات العلماء و فساد علمهم یقبلون علی الصلاة و الصیام و ما لا یکلمهم فی نفس و لا مال و لو أضرت الصلاة بسائر ما یعملون بأموالهم و أبدانهم لرفضوها کما رفضوا أسمی الفرائض و أشرفها

الوافی، ج‌۱۵،

اگر می خواهید بفهمید که مقام امر به معروف و نهی از منکر در اسلام چیست، این روایتی را که در کافی است و از روایات بسیار معروف و قطعی و مسلم ماست و در تمام کتب فقهی و حدیثی معتبر آمده است و مفصلترین حدیث در این باب است مطالعه کنید.به قسمتهایی از آن توجه کنید:
یک قسمت از که اول حدیث هم هست می فرماید: در آخر الزمان، مردم ریاکاری پیدا می شوند که دائما آیه قرآن و دعا می خوانند «و یتنسکون» اظهار مقدس مآبی می کنند«حدثاء سفهاء» یک مردم تازه به دوران رسیده احمقی هم هستند.
تنها چیزی که این مقدس مآب ها به آن اعتنا ندارند، امر به معروف و نهی از منکر است. «لا یوجبون امرا بمعروف و لا نهیا عن منکر الا اذا امنوا الضرر» اینها تا مطمئن نشوند که امر به معروف و نهی از منکر کوچکترین ضرری به ایشان نمی زند، به آن تن نمی دهند. «یطلبون لانفسهم الرخص و المعاذیر» دائم دنبال این هستند که یک راه فراری برای امر به معروف و نهی از منکر پیدا کنند، یک عذری بتراشند که خوب، دیگر نمی شود، دیگر ممکن نیست.

«یقبلون علی الصلوة و الصیام و ما لا یکلفهم فی نفس و لا مال» دنبال آن عبادتهایی هستند که نه به جان، نه به مال و نه به حیثیتشان ضرر می زند (مثل نماز و روزه) اما اگر وظیفه ای ضرری به جایی می زند، دیگر آن را قبول ندارند.
تا آنجا که می فرماید اگر نماز هم به کار یا حیثیت یا جانشان ضرر می زد، آن را رها می کردند: «کما رفضوا اسمی الفرائض و اشرفها» همان طور که عالیترین و شریفترین فریضه ها را رها کردند، نماز را هم رها می کردند.
آن عالیترین و شریفترین فریضه ها کدام است؟ «ان الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فریضة بها تقام الفرائض» [امر به معروف و نهی از منکر] فریضه بزرگی است که سایر فرایض به وسیله آن بپا می شود.