بسم الله الرحمن الرحیم

امام علیه السّلام فرزند شیر خوار خود را می‌خواهند،

زینب عبد اللّه را می‌آورد

که مادرش رباب بود،

او را بر دامان خود می‌نشانند،

می‌بوسند و می‌فرمایند:

از رحمت خداوند دور باشند

این قوم که جدّت مصطفی صلّی اللّه علیه و آله خصم آنهاست. «2»

آنگاه او را نزد لشکریان می‌آورد و آب طلب می‌کنند،

حرملة بن کاهل اسدی تیری می‌اندازد و او را ذبح می‌کند.

حسین علیه السّلام خون او را با دست می‌گیرند

و به آسمان می‌پاشند.

امام باقر علیه السّلام می‌فرمایند:

قطره‌ای از خون فرود نیامد. «3»

حجّت آل محمّد (عجّل اللّه فرجه) می‌فرمایند:

سلام بر عبد الله شیر خوار،

تیرخورده شهیدی که به خون غلطان بود،

خون او به آسمان برده شد

و در دامان پدر با تیر ذبح شد،

خداوند زننده او حرملة بن کاهل اسدی و یارانش را لعنت کند

آنگاه حسین علیه السّلام فرمودند:

آنچه که این بلا را آسان می‌کند

اینست که جلوی چشم خداوند است،

خدایا این از بچّه ناقه صالح کمتر نباشد،

خدایا اگر یاری را از ما حبس نمودی آن را خیر ما قرار ده انتقام ما را از ظالمین بگیر

و بلاهای این دنیا را ذخیره آخرت قرار بده.
خدایا تو شاهد هستی

که این قوم شبیه‌ترین مردم به پیامبرت

محمّد صلّی اللّه علیه و آله را به قتل رسانیدند.

در این هنگام امام علیه السّلام صدائی شنیدند

که می‌فرمود:

ای حسین او را بگذار که برای او در بهشت شیرده قرار داده‌ایم. «1»

امام علیه السّلام از اسب پایین می‌آیند

و با غلاف شمشیر قبری حفر می‌کنند

و بر او در حالی که به خون آغشته است نماز می‌خوانند و دفن می‌کنند، «2»

همچنین گفته شده که او را کنار سایر شهداء اهل بیت علیهم السّلام قرار دادند.

الرضیع

ودعا بولده الرضیع یودّعه،

فأتته زینب بابنه عبد الله و اُمّه الرباب

فأجلسه فی حجره یقبّله 

و یقول: «بُعداً لهؤلاء القوم إذا کان جدّک المصطفى خصمهم».

ثمّ أتى به نحو القوم یطلب له الماء،

فرماه حرملة بن کاهل الأسدی بسهم فذبحه،

فتلقّى الحسین (ع) الدم بکفّه ،

و رمى به نحو السّماء.

قال أبو جعفر الباقر (ع) :

«فلَم تسقط منه قطرة».

و فیه یقول حُجّة آل محمّد (عجّل الله فرجه) :

«السّلام على عبد الله الرضیع،

المرمی الصریع المتشحط دماً ،

و المصعد بدمه إلى السّماء ،

المذبوح بالسّهم فی حجر أبیه،

لعن الله رامیه حرملة بن کاهل الأسدی وذویه».

ثمّ قال الحسین (ع) :

«هوّن ما نزل بی أنّه بعین الله تعالى،

اللهمّ لا یکون أهون علیک من فصیل ،

إلهی إنْ کنت حبستَ عنّا النّصر فاجعله لِما هو خیر منه،

و انتقم لنا من الظالمین 

و اجعل ما حلّ بنا فی العاجل ذخیرة لنا فی الآجل 

اللهمّ أنت الشاهد على قوم قتلوا أشبه النّاس برسولک محمّد (صلّى الله علیه وآله)»،

و سمع (علیه السّلام) قائلاً یقول:

دَعه یا حسین ، فإنّ له مرضعاً فی الجنّة.

ثمّ نزل (علیه السّلام) عن فرسه و حفر له بجفن سیفه

و دفنه مرمّلاً بدمه و صلّى علیه،

و یقال وضعه مع قتلى أهل بیته .